loading...
آخرین نبرد
محمد افسر بازدید : 18 سه شنبه 1393/09/04 نظرات (0)

 

مرحوم مجلسی در جلد 52 بحارالانوار، ص 252 از «اربعینِ» حافظ ابونعیم، حدیثی را از قول امیرمؤمنان (علیه السلام) نقل می کند که فرمودند:
«آغاز ظهور او از مشرق است، زمانی که پیش آمد، ‌سفیانی خروج می کند.»
پر واضح است که ظهور نه از ایران، بلکه از «مکه» است و عموم علما و روایات متواتر بر آن مهر تأیید می زنند.
به عبارت دیگر و به قول جناب شیخ علی کورانی، جنبش سفیانی،‌ صرفاً واکنشی است جهت رویارویی با موج فزاینده «نهضت اسلامی» که زمینه ساز مقدمه قیام آن حضرت می باشد. (10)
روایات، ایرانیان، اهل «قم» و پیروان اهل بیت (علیهم السلام) را به عنوان یاران قائم (علیه السلام)، بازگوکنندگان مظلومیّت اهل بیت و رعایت کنندگان حقوق آنان معرفی کرده و از همین روست که ائمه (علیهم السلام) برای ایشان دست به دعا برمی دارند:
«خداوندا آنان را از شرّ هر فتنه ای نگه دار و از هر گزندی نجات بخش.» (11)
کشتار مردم «عراق» توسط سپاه سفیانی در ماه ذی حجّه اتفاق می افتد. این ماه، ششمین ماه خروج سفیانی است. از این پس افول و سقوط سفیانی آغاز می شود.
به استناد روایات،‌ سلسله نشانه های حتمیّه از ماه رجب آغاز شده و تا ماه محرم (ششمین ماه) که خروج حضرت صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) از مکه آغاز می شود، تداوم می یابد.
در واقع شدن خروج سفیانی از «شام» و یمانی از «یمن» و سیّد خراسانی از ایران در یک مقطع زمانی تردیدی نیست. یمنی بر حق است و با خروج خود از «جنوب حجاز»، زمینه را برا ی حرکت امام مهیّا می سازد. یمنی برای دیدار امام (علیه السلام) می شتابد و پس از قیام امام (علیه السلام) از «مدینه» با امام همراهی کرده و به سوی «کوفه» می شتابد.
جابربن عبدالله انصاری از رسول الله (صلّی الله علیه و آله و سلّم) در کلامی منسوب به آن حضرت، زمان استقبال از هیئت های یمنی فرموده اند:
«... (یمنی ها) مردمانی رقیق القلبند. ایمانشان استوار است و منصور از آنان، همراه با هفتاد هزار نفر خروج می کند. او جانشین مرا یاری می دهد و جانشین وصیّ مرا نیز یاری می دهد.» (12)
خروج یمانی را یکی از نشانه های حتمی قبل از ظهور امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) دانسته اند.
به استناد روایات، خروج او نزدیک زمان ظهور حضرت صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و از «یمن» اتفاق می افتد.
شیخ طوسی در «الغیبه» و همچنین نعمانی از قول امام صادق (علیه السلام) روایت کرده اند:
«هنگامی که پرچم های سیاه از خراسان به راه افتاد،‌ به سویش بشتابید؛ ولو با سینه خیز رفتن از روی برف ها باشد که صاحبان آن پرچم ها، طرفداران حق هستند، آنها حق را مطالبه می کنند، به آنها داده نمی شود،‌ نبرد می کنند و پیروز می شوند، آنچه می خواستند به آنها داده می شود؛ ولی آنها دیگر نمی پذیرند. گویی با چشم خود می بینم که شمشیرها را بر خود حمایل کرده اند و پیش می تازند تا پرچم ها را به مهدی [قائم (علیه السلام)] تسلیم نمایند. آگاه باش که آنها یاران مهدی هستند و زمینه سلطنت او را فراهم می سازند، دل های آنها چون قطعات آهن است. هنگامی که پرچم های سیاه را مشاهده کردید که از سوی مشرق به حرکت درآمده، فارسیان را گرامی بدارید که دولت ما در میان آنهاست.» (13)
با نزدیک شدن موکب امام (عجل الله تعالی فرجه الشریف) که پس از قیام از «مکه» خارج شده و از طریق «مدینه» راهی «کوفه» شده اند، سیّد خراسانی و سپاهیانش با حضرت بقیه الله (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بیعت می کنند. (14)
با سرکوب شدن لشکر سفیانی مردم سر در پی جستن امام (علیه السلام) می گذارند و خود را برای استقبال از ایشان مهیّا می سازند. سپاهیان امام را عموماً ایرانیان، یمنی ها و عراقی ها (بیشتر اهل بصره) تشکیل می دهند و به استناد برخی روایات،‌ امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، وزرا و مشاورانی ایرانی یا ایرانی تبار نیز در خدمت خود دارند و چنان که قبلاً ذکر شد، یاران خاصّ ایشان نیز برخی یا ایرانی اند یا ایرانی تبار.
سفیانی لشکریان خود را برای حفظ پاره ای از متصرّفات در «دمشق» و «فلسطین» عقب می کشد و در وضعیت دفاعی می ماند تا آن روز که امام (عجل الله تعالی فرجه الشریف) پس از استقرار در «کوفه» و دفع اشرار «عراق» برای دفع شرّ سفیانی و تصرّف «بیت المقدس» سپاهیانش را راهی این مناطق کند.
از قول حضرت امام باقر (علیه السلام) نقل است:
«فتنه سفیانی تنها به اندازه زمان بارداری یک زن، یعنی نُه ماه است. ان شاءالله تعالی بیشتر نخواهد بود.» (15)
از شیخ طوسی در کتاب «امالی» و شیخ صدوق در «معانی الاخبار»درباره آخرین رویارویی آل محمد (صلّی الله علیه و آله و سلّم) و آل ابوسفیان آمده است:
«ما و خاندان ابوسفیان دو خاندانیم که در مورد خداوند، با هم به دشمنی و ستیز پرداختیم. ما خداوند را تصدیق کردیم و گفتیم راست و درست است؛ اما آنها خدا را تکذیب کردند؛‌ ابوسفیان با رسول الله (صلّی الله علیه و آله و سلّم) به جنگ پرداخت و معاویه با علیّ‌ بن ابی طالب (علیه السلام) و یزید با حسین بن علی (علیه السلام) و سفیانی با قائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به نبرد خواهد پرداخت.» (16)
و ما اعلام می داریم، ایرانیان به اذن الله در تبعیّت از امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) اولین ضربه مهلک را به سفیانی می زنند تا با تأسی به خاندان رسالت با آل ابوسفیان و منکران و تکذیب کنندگان جنگیده باشند و سپس با آن حضرت، او را در «شام» سرنگون ساخته و به دَرَک واصل کنند. با حذف این مزاحم و مانع بزرگ، پایه های «دولت کریمه امام (علیه السلام)» استقرار می یابد و به تدریج همه پهنه خاک خدا را فرا می گیرد. ان شاءالله
جناب شیخ علی کورانی در چاپ جدید از کتاب «عصر ظهور»، ص 227، روایتی را از قول رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) آورده اند:
«درفش های سیاه از خراسان بیرون آیند که چیزی جلودارشان نیست یا در (ایلیا) قدس به اهتزاز درآیند.» (17)
سیّد خراسانی و سپاهیانش نزدیک «بصره» با حضرت ملاقات و با ایشان بیعت می کنند. حضرت امام (علیه السلام) پس از شکست سفیانی، وارد «عراق» می شوند. امیرمؤمنان (علیه السلام) می فرمایند:
«گویی او را می بینم که در نزدیکی «نجف» (کوفه) از «وادی السّلام» عبور کرده به سوی «مسجد سهله» پیش می رود؛ در حالی که زره رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) را به تن دارد و بر اسب سبز رنگی سوار است که رنگش سبز متمایل به مشکی است و در پاهای آن سفیدی درخشانی است که برق می زند و پیشانی سفیدی دارد که همگان برق آن را می بینند.» (18)
شورش های «عراق» به سرعت فروکش کرده و به دست امام خاتمه می یابد. «مسجد کوفه» به عنوان مرکز حکومت و دارالاماره انتخاب می شود.
درباره فرجام کار سفیانی به نقل از امام باقر (علیه السلام) آمده است:
«به سفیانی خبر می رسد که حضرت (قائم) به سوی او عزیمت نموده، با سپاهیانش به سوی آن حضرت حرکت می کند و تقاضای دیدار می نماید. حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) حجت را بر او تمام می کند، او تسلیم شده و بیعت می کند. چون به سوی سپاهیانش برمی گردد، آنها او را سرزنش می کنند. پس بیعت را شکسته،‌ آماده نبرد می شود و حضرت آنها را شکست می دهد...» (19)
حضرت در کنار «دریاچه طبریّه» و زیر درختی که شاخه هایش بر روی دریاچه، بال گشوده، سر او را می برد و سپس «شام» را تحت تصرّف خود درمی آورد. (20)
سقوط حاکمیّت سفیانی و کشته شدن او به دست حضرت صاحب الزّمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) رهگشای حرکت سپاهیان به سوی «قدس» و آزاد سازی «بیت المقدّس» نیز هست.
در مسیر شام تا قدس، «تابوت سکینه» به دست امام از دریاچه طبریّه خارج شده و در بیت المقدس در معرض تماشای جمله بنی اسرائیل گذاشته می شود.
برانگیخته شدن و بازگشت اصحاب کهف و پیوستن ‌آنها به حضرت صاحب الزّمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و نزول اجلال حضرت عیسی (علیه السلام) نیز در همین مقطع رخ می دهد.
آنگاه حضرت عیسی (علیه السلام) به بیت المقدس برمی گردد.
«چون روز جمعه فرا رسد و نماز برپا گردد،‌ عیسی بن مریم (علیه السلام) در آن ساعت از آسمان فرود آید؛ در حالی که لباس سرخ بر تن دارد و از سر او قطره های عرق چون روغن می ریزد. او مردی زیبا و خوش اندام و شبیه ترین مردم به حضرت ابراهیم (علیه السلام) است. به سوی مهدی (علیه السلام) می آید و با او مصاحفه می کند و به او نوید پیروزی می دهد. مهدی (علیه السلام) به او می گوید:
ای روح الله جلو بایست و با مردم نماز بخوان! عیسی (علیه السلام) می گوید: ای فرزند پیامبر نماز برای تو برقرار شده است. حضرت عیسی (علیه السلام) اذان می گوید و پشت سر مهدی نماز می گذارد.» (21)
برخی روایات محلّ فرود حضرت عیسی (علیه السلام) را بر دروازه «دمشق» ذکر کرده اند. به هر صورت، حضرت عیسی (علیه السلام) با نزول اجلال به ایفای بزرگ ترین نقش تاریخی خود نائل می شوند.
برخلاف تصوّر فِرَق مختلف مسیحی، حضرت عیسی (علیه السلام) برای تأسیس دولت جهانی به زمین برنمی گردند.
حکمت غایی صعود حضرت به آسمان و طولانی شدن عمرشان را از اسرار خدای حکیم است؛ اما دریافت این حقیر آن است که عمر طولانی این عالی جناب به منظور:
* هدایت مسیحیان به سوی اسلام؛
* در هم شکستن اتحاد و ائتلاف صلیب و صهیون که علیه امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) اتفاق می افتد؛
* همراهی و هم نشینی با امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در تثبیت حکومت جهانی مستضعفان؛
* و بالاخره تجربه مرگ پس از حیاتی طولانی می باشد.
خداوند وعده تأسیس حکومت جهانی و تعمیم دین جهانی پیامبر آخرالزّمان، محمد بن عبدالله (صلّی الله علیه و آله و سلّم) را به آن پیامبر داده که از طریق آخرین وصیّ ایشان محقّق می شود.
وعده «مُلک عظیم خداوندی» تنها به صاحب کامل ترین دین و کتاب آسمانی، یعنی محمد و آل محمد (صلّی الله علیه و آله و سلّم) داده شده است.
این مُلک عظیم به نام بنی اسماعیل رقم خورده است؛ در حالی که حضرت عیسی (علیه السلام) آخرین نبی از بنی اسرائیلند و بعد از ایشان نبوت و رسالت به شاخه بنی اسماعیل از فرزندان حضرت ابراهیم (علیه السلام) منتقل شد.
پس از آزاد سازی «قدس» و شکست غربیان، «روم» نیز فتح می شود و آنان به دست مبارک حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) اسلام می آورند.
در گوشه گوشه جهان، مسجد برپا می شود و بانگ اذان در آسمان اقصا نقاط عالم، طنین افکن می شود.
روایتی از قول امیرالمؤمنین (علیه السلام) آمده است که می فرمایند:
«آنگاه [امام] متوجه اقطار و اکناف جهان می شود، هیچ شهری نمی ماند از شهرهایی که [ذوالقرنین] وارد شده، جز اینکه در آن گام نهاده، آن را اصلاح می کند. هیچ کافری بر کفر خود نمی ماند، جز اینکه به دست او هلاک می شود. خداوند به دست او دل های مسلمانان را تسکین می بخشد.» (22) ان شاءالله.

پی نوشت ها :

1. الغیبه نعمانی، ص 187.
2. سفیانی و نشانه های ظهور، ص 138.
3. روضه کافی، صص 295، 451.
4. سفیانی و نشانه های ظهور، ص 137.
5. شش ماه پایانی، ص 127.
6. الغیبه نعمانی، ص 187؛ یوم الخلاص، ص 698؛ الممهّدون للمهدی (علیه السلام)، ص 112.
7. غیبت شیخ طوسی، ص 273.
8. بحارالانوار، ج 53، ص 175.
9. الفتن ابن حماد، ص 86.
10. عصر ظهور، ترجمه عباس جلالی، 1371، ص 234.
11. بحارالانوار، ج 60، ص 218؛ عصر ظهور، ص 243.
12. غیبت نعمانی، ص 25؛ سفیانی و نشانه های ظهور،‌ ص 69.
13. غیبت شیخ طوسی، ص 262؛ غیبت نعمانی، ص 156.
14. عصر ظهور، چاپ جدید، ص 234؛ بحارالانوار، ج 52، ص 217.
15. سفیانی و نشانه های ظهور، ‌ص 130.
16. همان، ص 135.
17. سنن ترمذی، ج 3، ص 362.
18. منتخب الاثر، ص 519.
19. الزام النّاصب، ج2 ، ص 221.
20. بشاره الاسلام، صص 46 و 192.
21. الزام الناصب، ‌ص 212.
22. همان، ص 228.

منبع مقاله :
شفیعی سروستانی، اسماعیل؛ (1391)، دانشستان سرزمین های درگیر در واقعه ی شریف ظهور، ج 1، تهران: موعود عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، دوم
محمد افسر بازدید : 96 جمعه 1393/08/30 نظرات (0)

محبوبترين چهره نزد ائمه سيد خراساني است !

تجلیل از خراسانی در روایات محکم شیعه:

۱-  هنگامی که پرچم های سیاه از خراسان به راه افتاد به سویش بشتابید ولو با سینه خیز رفتن بر روی برفها باشد ، که صاحبان آن پرچم ها  طرفداران حق هستند ، آنها حق را مطالبه می کنند ولی به آنها داده نمی شود ، نبرد می کنند و پیروز می شوند ، آنچه می خواستند به آنها داده نمی شود ، نبرد می کنند و پیروز می شوند آنچه می خواستند به آنها داده می شود ولی آنها دیگر نمی پذیرند ، گویی با چشم خود می بینم که شمشیرها را حمایل کرده اند ، و پیش می تازند تا پرچم ها را به مهدی(ع) تسلیم  کنند ، آگاه باش که آنها یاران مهدی اند و زمینه سلطنت جهانی او را فراهم می سازند ، دلهای آنها چون قطعات آهن است ، هنگامی که پرچم های سیاه را مشاهده کردید که از سوی مشرق به حرکت درآمده فارسیان را گرامی بدارید که دولت ما در میان آنها می باشد. غیبت شیخ طوسی ص ۲۶۲

۲-رسول اللَّه(ص): اى جعفر آیا نمى‏خواهى تو را بشارت دهم؟ آیا تو را باخبر نسازم؟ عرض کرد: چرا یا رسول اللَّه، آن حضرت فرمود: چند لحظه پیش جبرئیل نزد من بود و به من خبر داد کسى که آن پرچم را به قائم مى‏سپارد از نسل تو است، آیا مى‏دانى او کیست؟ عرض کرد: نه، فرمود: او همان کسى است که صورتش چون دینار است و دندانهایش چون شانه منظم و شمشیرش چون شعله آتش است، با خوارى داخل کوه مى‏شود و با عزّت از آن بیرون مى‏آید، و جبرئیل و میکائیل او را در میان مى‏گیرند.
غیبت نعمانى-ترجمه غفارى، ص: ۳۵۰

۳- و خروج رجلٍ من ولد الحسین ابن علی

مردی از اولاد حسین پیش از ظهور حضرت مهدی قیام و انقلاب خواهد نمود
کمال الدین و اتمام النعمه، شیخ صدوق، با تحقیق علی اکبر غفاری، چ اسلامی، ج ۱، ص ۲۸۳.

۴-فرمانده آنها مردی از تمیم بنام شعیب بن صالح است ، بزرگ و کوچک شمشیر به دست گرفته و وارد کارزار می شوند ، سید حسنی (حسینی) که صورتش چون ماه تابان است در این نبرد شمشیر می زند. ، بحارالانوار ج ۵۳ ص ۱۵ و ۳۵

اطلاعات کاربری
آمار سایت
  • کل مطالب : 31
  • کل نظرات : 7
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 4
  • آی پی امروز : 15
  • آی پی دیروز : 8
  • بازدید امروز : 17
  • باردید دیروز : 4
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 22
  • بازدید ماه : 21
  • بازدید سال : 41
  • بازدید کلی : 1,816